دسته بندی | تربیت بدنی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 521 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
بسیاری از متخصصان حرکات انسانی روی اهمیت این موضوع برای مربیان و معلمان تأکید دارند، جدای از این مهارت در مراقبت (پایه ای برای 1) کنترل و ایجاد (محیطی ایمن،2) مطمئن بودن از اینکه ورزشکار (دانش آموز مشغول کار خود است،3) تحلیل و ارزیابی اجرای حرکات را به منظور (ارزیابی مهارت،4) اصلاح کردن حرکات به منظور افزایش مهارت. البته موفقیت در دو مورد اول پیش شرط موفقیت در دو مورد آخر است.
بیشترین تحقیقات که روی این موضوع در محیطهای آموزشی توسط بارت(Barret) و آلیسون (Allison) انجام شده است. آنها روی برداشت افرادی که کم و بیش با ورزش در محیط مجتمع سروکار داشته اند تحقیق کرده اند بارت روی نیاز معلمان به طرحی از آن چه آنها مراقبت می کنند و چگونگی این مراقبت بحث کرد. به ویژه توجه خاصی به شناسایی موارد بحرانی (خطرناک) (یعنی مواردی که حرکات یا محیط روی نتیجه عملکرد تأثیر بدی می گذارند) داشت. آلیسون تأکید داشت که مراقبان بی تجربه به جزئیات حرکات توجهی نمی کنند و این مسأله را ناشی از مشکل تشخیص ویژگیهای مرتبط و غیر مرتبط می دانست.
تعداد کمی از محققان جنبه های قابل ارزیابی مراقبت را بررسی کرده اند. در این مطالعات محیط با محدود کردن آن به نمایش اطلاعات یک فیلم یا ویدئو از یک یا دو ورزشکار ساده شد. از مراقبان خواسته شد تا برای هر نمونه حرکتی ؟؟ ساده مثل درجه بندی یا تعیین نوع حرکت را ارائه کنند هر چند همه ناظران قادر بودند بعضی از خصوصیات سلسله مراتبی (ترتیبی) خاص حرکت را بفهمند اما ناظران با تجربه تر قادر بودند اطلاعات خاص و دقیق تری ارائه کنند.
هوف مان (Hoffman) و همکارانش نیز چند تحقیق درباره ویژگیهای قابل ارزیابی مراقبت (نظارت) انجام داده اند، آنها نیز حرکات را در یک محیط ساده شده اما با این تفاوت که تأکید روی جنبه های بیومکانیکی بود تا کلی نمایش دادند. محققان مجموعه ای از توضیحات پذیرفتنی درباره هر حرکت را ارائه دادند از مراقبان خواستند تا این توضیحات را با مشاهدات خود تلفیق کنند و مشخص شد که توانایی تشخیص درست جنبه های بیومکانیکی یک حرکت نتیجه تجربه در نظارت و آشنایی با آن مهارت است.
در حالی که مطالعات و سایرین زیر ساختی ایجاد کرده اند که بتوان روی ان کارکرد، ولی سئوالات بسیاری بی پاسخ مانده است. برای مثال، در نبود توضیحات از پیش تعیین شده دربارة یک حرکت، مراقبان چه گزینه هایی را برای چه چیز، کجا، و کی مشاهده کردن انتخاب کنند؟ آیا مراقبان بی تجربه گزینه هایی مشابهی انتخاب می کنند اما برای فهمیدن نیاز به تکرار بیشتری دارند؟ چه تعداد از توانایی مراقبت نتیجة تجربه است تا آشنایی با آن مهارت؟ به این ترتیب: هدف از این تحقیق رسیدن به جوابهایی به این سئوالات است.
در این تحقیق ده مراقب به عنوان آزمایش شونده شرکت کرده اند. شش تای آنها به دلیل سابقة تدریس یا مربی گری با تجربه محسوب شده اند. چهارتای دیگر مبتدی تلقی شده اند: آنها با ورزشها ناآشنا نبوده اند اما در تحلیل مهارت ها ناآشنا بوده اند. هیچ کدام از مبتدیان فعالیت مربی گری یا تدریس نداشته اند.
کاری که همة آزمایش شونده ها مشاهده کردند پرتاب لاکروس بود. کار نسبتاً ناپیوسته بود. به این دلیل انتخاب شده بود که برای همه آزمایش شونده ها تقریباً ناآشنا بود. کسی که این حرکت را انجام می داد یک ورزشکار بود. اما در این رشته نه آموزشی دیده بود و نه تخصصی داشت.
فیلمی از نمای بالا از ورزشکار هنگامی که چند قدم برداشت و توپ را پرتاب کرد تهیه شد. در مقدمه طولانی پیش از انجام حرکت در فیلم گذاشته شد که آزمایش شونده ها قبل از اینکه هر حرکتی اتفاق بیافتد به آن علاقه مند شوند. جزئیات کامل حرکت نیز در فیلم ضبط شده وجود داشت، تمام حرکت در کادر دوربین بود و تنها چیزی که در هر زمان خارج از کادر بود توپی بود که پرتاب شد.
به آزمایش شونده ها گفته شد فیلم لاکروس را مشاهده خواهند کرد و اینکه آنها باید نقش مربی تا معلم (این گزینه به عهده خودشان بود) را در آن صحنه فرض کنند. و آنها به عنوان یک مربی یا معلم وظیفه داشتند تا درسی حرکت ورزشکار را بررسی کنند. دستورالعملی به آنها داده شد تا گزینه های خوب، بد، درست، نادرست، مطلوب یا نامطلوب را انتخاب کنند. به آزمایش شونده گفته شد تا اهمیت هر کدام از مشاهداتشان را توضیح دهند. هر نظری قابل قبول بود صرف نظر از اینکه برای مشاهده کننده کلی یا بی اهمیت باشد. تا حدی هم این کار را برای اطمینان از اینکه همه مشاهده کننده ها (به ویژه بی تجربه ها) با هدف مشترکی این کار را می کنند. هر چند این مسأله به آنها گفته نشد ولی انتظار می رفت هر مراقب استراتژی مشاهده خود را طراحی و اجرا کند.
فیلم پرتاب با یک مانیتور 19 اینچ رنگی نشان داده شد. و چند بار برای مراقبان تکرار شد. بعد از هر سه بار پخش شدن فیلم به آزمایش شونده شان وقت مورد نیاز نوشتن (بیان کردن) مشاهداتشان داده شد. این کار برای اطمینان از اینکه همه آزمایش شوندگان تکرار بعدی را می بینند انجام شد بعد از اتمام سه بار تکرار اول از آزمایش شوندگان خواسته شد در پایان نوشته هایشان علامت بگذارند. به این دلیل که بتوان چیزهایی که در مشاهدات اول دیده شده را از مشاهدات بعدی جدا کرد. سپس آنقدر فیلم تکرار شد تا همة مشاهده کننده ها، مشاهداتشان را کامل کنند.
اطلاعات با استفاده از شیوه های نوع شناسی و مقایسه مداوم جوتز(Goetz) و لوکامپت (Locompte) دسته بندی شد. با تشخیص تغییرات به صورت جداگانه اطلاعات با دسته بندی نوشته های هر آزمایش شوند به جوابهای جداگانه درباره ورزشکار و حرکت او کاهش یافت. در تغییرات معنایی یا استنباط خیلی زیاد یا خیلی کم از نوشته ها احتیاط شد. بعد از بررسی اینکه چه چیز مشاهده شده و کی و کجا هم با مقوله های موقتی یا فضایی هادسون (Hadson) بررسی شد. تعاد جوابهای برای هر مقوله برای مقایسه گروه ها به کار گرفته شد.
نتایج و مباحث:
نوع جوابها در بین آزمایش شوندگان متفاوت بود. برای مثال بعضی از مراقبان مطالب کمی را ؟؟ عنوانهایی مثل نادرست نوشته بودند و بعضی دیگر چند پاراگراف کوتاه نوشته بودند. به منظور تحلیل اینها، بعضی از جملات مرکب به متغیرهای جداگانه تفکیک شدند در بقیه موارد جملات پی در پی اثر اطلاعات ارائه شده اضافی یا توضیح داده شده بودند بعنوان یک متغیر به حساب آمدند.
در کل، 29 جواب جداگانه درباره اجرای حرکت نوشته شده بود. اعضای گروه با تجربه متوسط 12 متغیر را گزارش کردند. مراقبان مبتدی متوسط 8 متغیر را، در سه نمایش اول فیلم نمونه مراقبان با تجربه حدود8 متغیر را نوشته بودند و مبتدی ها حدود 5 متغیر. بنابراین مراقبان با تجربه طور متوسط توانستند در سه بار نمایش تعداد متغیرهایی را که مبتدی ها در چندین دفعه بفهمند.
باتجربه ها نه تنها اظهار نظرهای بیشتری درباره حرکت نسبت به مبتدیان داشتند، بلکه این اظهار نظرها دقیق تر هم بود، برای مثال اعضای گروه با تجربه مفهوم همانگی را با اصطلاحاتی مثل هم زمان و حرکت در زمان مناسب ذکر کرده بودند. در مقابل مبتدیان این را با اصطلاحاتی مثل مکث کوتاه یا او دوید، ایستاد و سپس پرتاب کرد.
علاوه بر مشاهدات حرکت، مطالبی غیر از حرکت نیز عنوان شد. به عبارت دیگر، تعداد کمی از مراقبان با تجربه درباره ویژگی هایی که قادر نبودند ببینند اظهار نظر کرده بودند.
هیچ کدام از مراقبان مبتدی نتوانسته بودند چنین مطالبی را بیان کنند، شاید بعضی مراقبان با تجربه طرحی را برای کارشان تهیه کرده بودند که تا حدی قابل انطباق با اطلاعات موجود نبود.
مقایسه دیگر بین مراقبان با تجربه و مبتدی مربوط به جوابهایی درباره ورزشکار بود تا درباره حرکت در حالی که مبتدیان مطالبی مثل“ نا امیده” یا “نیاز به اعتماد به نفس بیشتر” را نوشته بودند، این اظهار نظرها می تواند نشان دهنده این باشد که مراقبان مبتدی از اطلاعات کینماتیک برای استدلالاتی درباره ورزشکار استفاده کرده تا درباره حرکت.
به طور خلاصه هر دوی مراقبان با تجربه و بی تجربه قادر بودند چندین ویژگی حرکت را بفهمند. هر چند در مقایسه با معیارهای اسکالی (Scally) با تجربه ها توانستند متغیرهایی که برای تحلیل حرکت نیاز بود را سریع تر از مبتدیان به دست آورند گزارش جزئیات نامربوط توسط مبتدیان (مثل اظهار نظر درباره ورزشکار تا حرکت) و ویژگیهایی غیر قابل دیدن توسط مراقبان با تجربه درستی عقیده آلیسون را درباره اینکه مراقبان بی تجربه در تشخیص ویژگی های نامربوط از ویژگی های لازم مشکل دارند را ثابت کرد. به همان اندازه که تشخیص جزئیات اجرا حاصل تجربه در مشاهده و آشنایی با مهارت است. تفاوت هایی در تعداد و دقت مشاهده بین گروههای این تحقیق را نمی توان به آشنایی با مهارت نسبت داد.
به منظور بررسی، چه چیز، کجا و کی، مشاهده، موارد نامربوط، از متغیرهای غیر قابل مشاهده صرف نظر شد. بیشترین مشاهدات از اجرای حرکت درجدول 1 آمده است. ویژگی رنج حرکت (Roupn) پر تعدادترین متغیر تشخیص داده شده هر دو گروه با تجربه و مبتدی است. نه تا از ده آزمایش شونده این مورد را تشخیص دادند و همه آنها این متغیر را در ابتدای مشاهده خود ثبت کرده اند، نصف آزمایش شونده ها این متغیر را بیشتر از یک بار ذکر کرده اند. همانطور که اشاره شد این متغیر اغلب و زودتر توسط هر دو گروه به عنوان ویژگی مهم حرکت شناخته شده است.
جدول1: جوابها با بیشترین تعداد.
مبتدی (حداقل 3 جواب |
با تجربه (حداقل 4 جواب) |
1- رنج حرکت (3 جواب) |
1- رنج حرکت (6 جواب) |
2- کم شدن سرعت (انتقال وزن) (3) |
2- تعادل (6) |
3- زاویه پرتاب (3) |
3- طول قدم (5) |
4- محور چرخش (3) |
4- محور چرخش (4) |
|
5- استفاده از بالاتنه (4) |
|
6- سرعت حرکت (4) |
|
7- زاویه پرتاب (4) |
|
8- کم شدن سرعت/ انتقال وزن (4) |
|
9- تسلط (4) |
|
10- تعادل هنگام پرتاب (4) |
محور چرخش، مفهوم مشابه رنج حرکت نیز توسط 9 نفر از 10 مشاهده کننده تشخیص داده شد. هر چند که در ابتدای تماشا نبود. شاید تکرار این متغیر به دلیل چرخش قوی قسمت های مختلف بالاتنه هنگام پرتاب باشد. ویژگی تعادل شامل تعادل بدن و تعادل توپ هنگام پرتاب است. این ویژگی را همه مشاهده کننده های با تجربه تشخیص دادند ولی فقط دوتای مبتدیها توانستند آن را بفهمند.
سئوال کی؟ با جداکرن جوابها به آنهایی که در فازهای ابتدایی، قبل از حرکت، بعد از حرکت اتفاق افتاده اند جواب داده شده است. بسیاری از مشاهدات را نمی توان تنها در یکی از این فازها طبقه بندی کرد. برای مثال، مشاهده رنج حرکت را می توان به فاصله های زمانی اول، دوم یا سوم نسبت داد. بر فرض اینکه اکثر مشاهده کننده ها یادداشتهای جداگانه ای درباره حرکت نوشته باشند. ممکن است که اظهار نظرها درباره رنج حرکت بر اساس فاصله های زمانی نامشخص شامل آماده شدن یا قبل از حرکت باشد. استفاده از این فاصله زمانی های نامشخص در گروه باتجربه بیشتر بود. همه شش مراقب با تجربه و تنها دو مبتدی حداقل یک متغیر با مدت زمان نامشخص گزارش کردهاند.
با ترکیب کردن جواب های فاصله زمان های مشخص و نامشخص، به نظر می رسد که بیشتر مشاهدات در فاصله زمانیهای اول شروع شده اند تا در قبل از حرکت یا بعد از آن. هر چند بسیاری از مشاهداتی که در فاز اول شروع شدند در فاز بعدی نیز ادامه پیدا کردند و در بعضی موارد تا فاز آخر. اهمیت فاز اول، در فرایند مشاهدات با پی بردن به اینکه همه 10 آزمایش شونده درباره چیزهایی که در فاز اولیه رخ داده است اظهار نظر کردند مشخص می شود.
سه تا از مراقبان کارشناس درباره آزاد شدن توپ در نقطه پرتاب اظهار نظر کرده اند این یادداشتها نشان دهنده تنها موردی از مشاهدات را می توان با توجه به فاصله زمانی حرکت اولیه، پیش از حرکت و بعد از حرکت به سادگی دست بندی کرد. هر چند ده مورد از مشاهدات وجود داشت که به جای فاصله زمانی های کوتاه تر در فاصله زمانی طولانی تری بودند این نشان میدهد که آزمایش شوندگان چه با تجربه و مبتدی، در فاصله زمانی های پراکنده ای را انتخاب کرده اند.
سوال “کجا” با دسته بندی جوابهای مجزا طبق موقعیت فضایی: سوماتیک، بخشی و جزءجزء دسته بندی شد. در توضیح اظهار نظرها 16 درصد سوماتیک:54 درصد بخشی و 15 درصد است. انتخاب دوم برای مراقبان با تجربه نسبتاً ذره بینی و برای مبتدیان تلسکوپی بود.
در طبقه بندی سوماتیک، معمول ترین مشاهدات درباره سرعت حرکت بدن و حالت تعادل بدن بود. وقتی که از مقوله بخشی استفاده می شود. جوابها بیشتر درباره بالاتنه است تا پایین تنه و این تعجب آور نیست چون پرتاب لاکروس اساساً حرکت بالاتنه است. هر چند پایین تنه هم در سرعت توپ نقش مهمی دارد. به نظر می رسد که مراقبان با تجربه اهمیت پایین تنه را فهمیده بودند چون اکثر تحلیل های آنها درباره طول قدمها بود و فقط یکی از مبتدیان در این باره اظهار نظر کرده بود، که این می تواند به دلیل فهم اهمیت بالاتنه باشد، نسبتاً آهسته بالاتنه یا اندازه بزرگ بالاتنه.
خلاصه ای از مقوله های چه چیز، کجا و کی در پرتاب لاکروس در شکل 1 آمده است. محور عمودی این جدول تعداد یادداشتها درباره هر متغیر و محور افقی توالی زمانی هر حرکت در هر یک از فازها دیگر بوده اند. هرچند ممکن است بعضی از متغیرهایی که در فاز اول اتفاق افتاده اند را در فاز بعدی تشخیص داد. برای مثال، طول قدم را می توان ابتدا در فاز آماده شدن برای حرکت تشخیص داد، اما بهتر است در فاز بعدی اندازهگیری شود.
چندین نکته را می توان از تحلیل این جدول مشاهده کرد. یکی مؤلفه های حرکت که در سرعت پایین تری انجام شده اند و زودتر تشخیص داده شده اند. نمی توان گفت که این مؤلفه ها زودتر اتفاق افتاده اند، فقط در سرعت پایین تر بوده اند. نکته دیگر اینکه هر چند مشاهده کنندگان بیشتر روی فاز آماده سازی حرکت بیشتر از سایر فازها تمرکز داشته اند، ولی هیچ کدام این مؤلفه ها را در ابتدا گزارش نکرده اند.
با در نظر گرفتن اینکه یک فرد ممکن است قادر نباشد چیزی را بفهمد مگر اینکه مربوط به کار باشد ممکن است مراقبان با تجربه متغیرهای بیشتری را گزارش کنند چون آنها آگاهی بیشتری نسبت به ویژگیهای مهم حرکت داشته اند. این ویژگیها براساس چه اطلاعاتی آمده اند؟ در این مطالعه اطلاعات مربوط به آشنایی با مهارت نبود چون این ورزش برای همه مراقبان نسبتاً جدید بود. به فرض اینکه همه آزمایش شونده ها، چه باتجربه و چه مبتدی، قادر بودند مشاهداتی درباره حرکت داشته باشند، ممکن است اکثر مردم بتوانند با دانش قبلی خود درباره حرکت داشته باشند، آیتم هایی که مربوط به پرتاب لاکروس است می تواند بخشی از اطلاعات پایه ای که در ستون مبتدیها در جدول 1 است باشد.
اظهار نظرهای مراقبان با تجربه مشخص است که آنها این اطلاعات زمینه ؟؟ نوعی بیومکانیک مفهومی یا کیفی بهبود بخشیده اند. هرچند اکثر آنها کلاس بیومکانیک را گذرانده اند، مشخص نیست که آیا پایه فهم آنها به این خاطر پی ریزی شده یا نه.
پشت مسأله محتوا و منبع دانشی که فرد را برای مراقبت مهیا می کند، سئوالات دیگری نیز وجود دارد که باید پاسخ داده شود. آیا ویژگی های مهمی که از اطلاعات پایه می آیند در اصلاح حرکات مفید هستند؟ مهم ترین نوع ویژگی های مهم برای انتقال به مراقبان چیست؟ مراقبان چگونه می توانند درباره ویژگی های مهم به طور موثر بیاموزند و چگونه آن را تشخیص می دهند؟ آیا مراقبان به طور دقیق ویژگی هایی که فکر می کنند مرتبط با موضوع است را تشخیص می دهند؟ آیا بعضی از ویژگی ها دقیق تر از بقیه تشخیص داده می شوند؟
برای جواب به این سئوالات و دیگر سئوالات، نیاز به کار خاصی برای ارتباط دادن دانش بیومکانیکی با توانایی های مشاهده ای است. با روشن شدن این رابطه به مربیان و معلمان کمک خواهیم کرد که به مهارتهای دیداری خود تکیه کنند تا طرح های ساده و مؤثر برای تحلیل حرکات ورزشکارانشان ارائه دهند.
مقدمه:
برای میلیونها ورزشکار که خودر را برای وزنه برداری المپیک آماده می کنند، ایمنی و موفقیت بزرگتر هدفهای اصلی است. برای بررسی تاریخچه تحقیقات بیومکانیکی درباره این ورزش، تحقیقاتی در سطح رقابتهای ملی وبین اللملی در سالهای گذشته (1989-1979و…) صورت گرفته است، در حالی که چیزهای زیادی درباره این ورزشکاران بی نظیر باید یاد گرفت، باید درباره ورزشکاران کم مهارت تر نیز تحقیقاتی صورت گیرد. به ویژه، اینکه کنترل تعادل می تواند عامل محدود کننده ای در هر دوی ایمنی و وزنه برداری و بهبود مهارت باشد. برای مثال: الف) تعادل هنگام عقب و جلو رفتن باید با نگه داشتن خط ثقل به بدن (میله رو به عقب حفظ شود (A-P) . ب) تعادل هنگام حرکت به طرفین باید از طریق خط تقارن کافی راست / چپ برای نگه داشتن خط جاذبه روی mediolateral حفظ شود. ج) حرکت جلو و عقب باید طوری تنظیم شود که بیشترین استفاده از نیروی گشتاور ماهیچه شود. اگر نیاز به تعادل و حرکت و تقارن راست/ چپ با هم در تضاد باشد، ممکن است هر ورزشکار در سطوح مختلف مهارت این مشکلات را با روشهای مختلف حل کنند. بنابراین، هدف از این بررسی این است که وزنه برداران حرفه ای و نیمه حرفه ای چگونه تعادل خود را تنظیم کنند.
دسته بندی | تربیت بدنی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 199 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ................................ 1
فیزیولوژی ورزشی ..................... 2
1- آمادگی جسمانی ..................... 2
- قدرت عضلانی ......................... 2
- استقامت عضلانی ...................... 3
- انعطاف پذیری عضلانی ................. 3
- استقامت قلبی و ریوی ................ 3
2- فیزیولوژی عضلات .................... 3
- انواع انقباض عضله .................. 4
- منابع انرژی ........................ 4
3- فیزیولوژی گردش خون در هنگام ورزش .. 4
- بازده قلب .......................... 5
- بازده قلب هنگام تمرین .............. 6
- ضربان قلب بعد از فعالیت ............ 6
4- فیزیولوژی تنفس در ورزش: ........... 7
- همکاری دستگاه گردش خون و تنفس ...... 7
- ورزش در ارتفاع ..................... 8
- تمرینات ورزشی و تنفس ............... 8
5- اثر ورزش در طول عمر ............... 9
ورزش و سلامت .......................... 10
1- تغذیه و ورزش ...................... 10
- کالری .............................. 10
- کیفیت غذا .......................... 11
- تغذیه خوب و تاثیر آن در ورزش ....... 11
- عوامل موثر در مصرف انرژی ........... 12
- مصرف مواد غذایی به هنگام مسابقه ورزشی 12
- کاهش آب بدن ........................ 13
2- بهداشت و ورزش ..................... 14
3- عوامل تهدید کننده قلبی - عروقی .... 15
- سن ................................. 16
- وراثت .............................. 16
- وزن ................................ 17
- مصرف تنباکو و سیگار ................ 17
- میزان فعالیتهای بدنی ............... 18
- مقدار کلسترول یا مواد چربی در رژیم غذایی 18
- فشار خون ........................... 18
- جنس ................................ 19
- منابع و مواخذ ...................... 20
مقدمه:
تربیت بدنی و ورزش جزء تعلیم و تربیت و وسیلهای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است. نباید تصور شود که تربیت بدنی امری بیارزش و تنفسی است.
اهداف تربیت بدنی در جوامع گذشته و امروز:
اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت از:
حفظ سلامت، تعمیم بهداشت، رشد و تقویت قوای جسمی، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی، کسب شادابی و نشاط و نیل به موفقیت در وظایف حرفهای و شغلی بوده است.
در عصر حاضر، در سایر تحولات اجتماعی و سیاسی در جهان به ویژه در دنیای غرب، مقاصد دیگری افزوده شده و مفهوم ورزش به جای تربیت بدنی رنگ و صورتی دیگر پیدا کرده است و در بیشتر موارد به خدمت استعمار درآمده و عاملی برای تحذیر و سرگرم نگه داشتن ملل مستضعف جهان گردیده است.
هدف نهایی تربیت بدنی و ورزش از دیدگاه اسلام، تامین سلامت و بهداشت بدن، تقویت و رشد آن و در نتیجه حرکت به سوی کمال است.
هدفهای بهداشتی و تندرستی
1- تامین سلامت و بهداشت بدن وتجهیز آن در برابر عوارض و بیماریها.
2- ایجاد ورزیدگی و هماهنگی در بین اعضا و اندامها به منظور برخوردار شدن از قدرت، سرعت، چابکی و مهارت.
3- دستیابی به قدرت ضبط ارادی اعضای بدن و به کار انداختن ارادی آنها.
فیزیولوژی ورزشی
1- آمادگی جسمانی در ورزش
میزان توانایی و کارآیی بدن بستگی به میزان رشد ماهیچهها و آمادگی آنها دارد. تمرینات منظم و مداوم باعث رشد عضلات میشود و آمادگی جسمانی را بهبود میبخشد، ولی در حقیقت میزان رشد عضلات و آمادگی جسمانی را بهبود میبخشد، ولی در حقیقت میزان رشد عضلات و آمادگی جسمانی به عوامل مختلفی بستگی دارد. مهمترین این عوامل عبارتند از: شکل بدن، کیفیت مواد غذایی مورد مصرف، سلامت عمومی بدن (مبتلا نبودن به هیچ نوع بیماری) خواب و استراحت، و فارغ بودن از فشارهای عصبی و روحی زندگی.
اگر رشد عضلات و قدرت بدنی انسان در حدی باشد که بتواند به طور موثر و مفید به فعالیت بپردازد، میتوان گفت که او فردی سالم و از آمادگی جسمانی لازم برخوردار است.
چهار عامل بیش از عوامل دیگر در آمادگی جسمانی بدن نقش بسیار مهم دارند. این عوامل عبارتند از: قدرت عضلانی، استقامت عضلانی، انعطافپذیری عضلانی و استقامت قلبی و ریوی.
قدرت عضلانی:
45 درصد از وزن بدن را عضلات تشکیل میدهند. این عضلات در خود تولید انرژی میکنند.
مهمترین عوامل شناخته شده در آمادگی جسمانی، استعداد عضلات و توانایی آنها در وارد کردن نیرو و یا مقاومت در برابر آن است.
- استقامت عضلانی:
عضلات در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند معمولاً استقامت عضلانی را با قدرت عضلانی اشتباه میکنند، ولی باید توجه کرد که استقامت عضلانی عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت طولانی.
- انعطاف پذیری عضلانی:
توانایی در کاربرد عضلات در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری نامیدهاند.
- استقامت قلبی و ریوی:
به عقیده بعضی از دانشمندان، عامل استقامت قلبی و ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد بعضی دیگر بر این عقیدهاند که آمادگی جسمانی چندان رابطهای با کارآیی قلب و ریه ندارد.
2- فیزیولوژی عضلات در ورزش:
حرکت بدن از انقباض عضلات حاصل میشود، بدین معنی که عضلات مخطط، که به استخوانهای بدن متصلند، با اراده فرد منقبض میشوند و حرکت و جابه جایی بدن را میسر میکنند. در بدن سه نوع عضله وجود دارد: عضلات مخطط یا اسکلتی، عضلات صاف، عضله قلب.
- انواع انقباض عضله:
اگر طول عضله به هنگام انقباض تغییر نکند، این انقباض را (هم طول) گویند.
اگر انقباض عضله به کوتاه شدن آن منجر شود، این نوع انقباض را «هم تنش» گویند.
- منابع انرژی:
عضله برای اینکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی در عضله آدنوزین تری فسفات ATP است که به مقدار کمی در عضله وجود دارد، ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند.
کراتین فسفات CP منبع انرژی دیگری است که در سلولهای عضلانی ذخیره میشود.
پس در فعالیتهای شدید و طولانی که پیش از چند دقیقه طول میکشد منبع دیگری از انرژی باید وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیکوژن حاصل میشود. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد، در عضله اسید لاکتیک تولید میشود.
3- فیزیولوژی گردش خون در هنگام ورزش:
دستگاه گردش خون از قلب و رگها تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. دستگاه گردش خون عهدهدار رساندن مواد سوختی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است خون روشن و اکسیژن دار که از قلب خارج میشود باید به طریقی به تمام سلولهای بدن برسد تا از یکیک آنها مراقبت شود این عمل توسط سرخرگها و مویرگها انجام میشود.
در هنگام تمرینات ورزشی، عضلههای فعالتر احتیاج به اکسیژن بیشتری دارند. این احتیاج از دو راه تامین میشود: 1- با منبسط شدن قطر رگهایی که به عضلات فعالتر میروند خون و اکسیژن بیشتری له آن عضلات سرازیر میشود 2- حجم ضربهای قلب بیشتر میشود و در نتیجه خون بیشتری از قلب به عضلهها میرسد.
- بازده قلب:
قلب باید در زمان معینی خون را از سیاهرگها به سرخرگها منتقل کند. ممکن است در این محدوده زمانی تعداد ضربانها کمتر و حجم ضربهای زیادتر و یا برعکس باشد. در ورزشکاران فرض بر این است که بر اثر فعالیتهای بسیار شدید عضله قلب تقویت میشود و کارآیی بیشتری پیدا میکند؛ نتیجتاً در حالت استراحت و فعالیتهای معمولی با تعداد ضربان کمتری خون کافی به بدن میرساند. مثلاً در ورزشهای بسیار سنگین، مثل دوچرخهسواری برون ده قلبی تا 40 لیتر در دقیقه افزایش مییابد. این افزایش حاصل ازدیاد مقدار تخلیه هر ضربان و ازدیاد ضربانهای قلب است.
- بازده قلب هنگام تمرین:
هنگام تمرینهای ورزشی سبک و یا کارهای عضلانی روزانه قلب طبیعی ممکن است با هر ضربه 140 میلیلیتر خون از خود خارج کند و تعداد ضربان به 120 بار در دقیقه برسد که در این حال بازده قلب برابر 8/16 لیتر خواهد شد.
بر اثر تمرین مرتب و تنظیم شده ورزشی، مقدار بازدهی قلب در هنگام عادی بالا میرود. مخصوصاً در تمرینهای متناوب که فعالیت ورزشی به طور متناوب و منقطع برنامهریزی شده است و زمان استراحت بعد از تمرین به مراتب بیشتر از مدت تمرین است.
- ضربان قلب هنگام تمرین:
شدت ضربان قلب متناسب با افزایش مقدار کار تغییر میکند. تمرینهای ورزشی در تغییر ضربان قلب حتی در حالت استراحت اثرات واضحی دارد. در قهرمانان برجسته تعداد ضربان قلب در حالت استراحت به 40 بار در دقیقه یا حتی زیر 40 میرسد و نشان دهنده این است که شخص در وضعیت فیزیولوژیکی بهتری است.
- ضربان قلب بعد از فعالیت:
مدت زمانی که لازم است تا تعداد ضربان قلب بعد از اتمام فعالیت به حالت اولیه و معمولی برگردد بستگی به سنگینی کار، مدت فعالیت و شرایط جسمانی ورزشکار دارد. در افرادی که از لحاظ آمادگی جسمانی در شرایط خوبی به سر میبرند برگشت به حالت اولیه خیلی سریعتر صورت میگیرد تا افراد غیر آماده. اگر فعالیت باعث خستگی زیاد ورزشکار شده باشد. برگشت بدن به حالت اولیه به آهستگی صورت میگیرد، به طوری که ورزشکار حتی به یک الی دو ساعت وقت نیاز دارد.
4- فیزیولوژی تنفس در ورزش:
تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و رفع ایندریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد و خواه نباتی. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیقتر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی، عضلات دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود 100 لیتر در دقیقه افزایش مییابد، حداکثر تهویه ریوی اگر از 100 لیتر در دقیقه افزایش یابد به جذب اکسیژن کمکی نمیکند. زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها توسط عضلات قلب وعضلات تنفسی محدود میشود.
- همکاری دستگاه گردش خون و تنفس:
همکاری این دو دستگاه هنگام فعالیتهای ورزشی باعث میشود که خون بیشتری به عضلات فعال برسد و همچنین مقدار ایندرید کربنیک که در عضلات فعال به وجود میآید سریعتر خارج شود.
همکاری بین دستگاههای تنفسی و گردش خون در هنگام فعالیتهای شدید به نحو مطلوبتری در بدن صورت میپذیرد.
- ورزش در ارتفاع:
به نظر میآید که در ارتفاعات بیش از 2200 متر از سطح دریا، رکوردهای قهرمانان و کارآیی آنان تحت تاثیر ارتفاع قرار میگیرد و هر چه ارتفاع بیشتر میشود تاثیر آن در دستگاه تنفسی شخص بیشتر میشود. رکورد ورزشهای کوتاه مدت، مانند پرسشها، پرتابها و دوهای سرعت در ارتفاعات احتمالاً بهتر میشود، چون در این گونه ورزشها به اکسیژن کمتری نیاز است و از طرفی فشار هوا کمتر است. در ورزشهای دراز مدت مانند دوهای استقامت، ماراتن، فوتبال، که تولید انرژی از طریق هوازی (همراه با اکسیژن) صورت میگیرد، معمولاً رکوردها، بدتر میشود. عادت به ارتفاع بستگی به مدت زمان اقامت و ارتفاع محل دارد برای مثال، در ارتفاع 3000 متری 7 تا 10 روز و برای 4000 متر 15 تا 21 روز اقامت لازم است.
- تمرینات ورزشی و تنفسی:
هنگام فعالیتهای ورزشی، عضلات فعال احتیاج بیشتری به اکسیژن دارند. این نیاز از راه تنفس و دیگر فعل و انفعالات که به طور خودکار در بدن اتفاق میافتد برآورده میشود. در چنین مواقعی تنفس تندتر صورت میگیرد و در نتیجه، هوای بیشتری وارد ریهها میشود و سپس از طریق خون به سلولها میرسد. در هنگام فعالیت، رگهای عضلات فعال گشاد میشود و خون بیشتری به این عضلات میرسد. در چنین مواقعی قلب نیز فعالانهتر از زمان عادی کار میکند و عضله آن خون بیشتری دریافت میکند. چون واکنشهای شیمیایی در عضلات فعال سریعتر صورت میگیرد، درجه حرارت بدن بالا میرود. از طرف دیگر، چون دفع حرارت نمیتواند متناسب با افزایش حرارت صورت میگیرد، درجه حرارت بدن بالا میرود. از طرف دیگر، چون دفع حرارت نمیتواند متناسب با افزایش حرارت صورت گیرد، مرکز تنفسی تحریک میشود و سریعتر عمل میکند. در هنگام فعالیت مقدار زیادی آب از راه پوست دفع میشود و چون میزان جریان خون در کلیهها کاهش مییابد، در نتیجه مقدار دفع از بدن کمتر از مواقع معمولی خواهد شد. بر اثر کمبود اکسیژن مقدار اسید لاکتیک در بدن زیاد میشود که در این صورت، بالافاصله بعد از اتمام کار عضلانی، بدهی اکسیژن باید بازپرداخت شود و به همین سبب است که تا مدتی پس از فعالیتهای ورزشی افزایش تنفس ادامه مییابد.